کودکی نسل من با صدای مردی گذشت که از مرکزی ترین نقطه شهر تا دورترین روستاها همه دلبسته صدایش بودند.
شجریان در خانه های ما میزیست در کنار رشد تدریجی ما از کاست های اورژینال پدر تا نوای رادیوی مادر در آشپزخانه
شجریان تاریخ صوتی دردهای ماست در سرزمینی که از مشروطه تا کنون مردمش مرغ سحر می خوانند و این داغ تازه و تازه تر میشود همواره
و همچنان لاله ها می روید از خون جوانان وطن
در سرزمینی که دردها نواخته میشود.
می خواهم زنده بمانم
می خواهم زنده بمانم از فرمولی شبیه شهرزاد و ان مثلث عشقی که در نهایت به یک جدال ۴ نفره می رسد بهره برده است اما در میانه دهه ۶۰.
آنچه اما می خواهم زنده بمانم را به اثری محترم برای بیننده تبدیل کرده در ژانر بودن آن است.