نوید جعفری

نوید جعفری

یادداشت ها و مقالات/ نوید جعفری
نوید جعفری

نوید جعفری

یادداشت ها و مقالات/ نوید جعفری

حال مان خوش نیست...

محسن نامجو موزیسین خوبی است ، در زمانی که اطراف ما را صداهای بی هویت پر کرده بود و تنها دلخوشی مان موسیقی سنتی و آواهای استاد شجریان بود ، نامجو طرحی نو در انداخت.

 


    

متن را از حافظ و سعدی و مولانا گرفت و تلفیقی غریب و دلنشین ساخت از انچه بود و آنچه ساخت.


از همان شبی که نخستین بار محسن نامجو را در خانه رفیقی مشترک در تهران دیدم و هم کلام شدیم ، همان وقتی که با سه تارش آمد و خواند و هنوز گمنام بود تا امروز ، موسیقی نامجو را دنبال کرده ام و همنشین بسیاری از روزگار تلخ و شیرین عمرم بوده است.


کاری به اظهار نظرها ندارم ، هجمه ها و تهمت ها، قصد قضاوت ندارم ، اصلا مگر ما چه جایگاهی برای قضاوت داریم ؟ که نمی توانیم حرف یک آرتیست را از عملش از هنرش و از زندگی اش جدا کنیم ؟ 


حالا بعد سالها تلاش در زمینه موسیقی ، وقتی محسن نامجو که صدرنشین موسیقی تلفیقی است و به زعم بسیاری به شهرت هم رسیده است اینگونه سخن می گوید دیگر حرفی نمی ماند به جز تحسینی غم آلود از جسارت آرتیستی که دوستش داریم و از دیگران جلوتر است تا صادقانه به تلخی اعتراف کند.


آنچه از زبان نامجو برآمده ، وصف حال بسیاری از ماست ،اعتراف هنرمندی که از شنیدن موسیقی اش حالمان خوش بوده ، ما و نسلی که همیشه مهر نسل سوخته بر پیشانی مان حک شده است . 

مایی که رویای مان تغییر جهان با هنر و ادبیات بود و امروز بدجوری دستمان خالی است ، دلمان می خواست آرتیست باشیم و امروز همه ما حالی شبیه به همین حرف را داریم‌ که مگر ما در کجای این جهان بی‌کرانه ایستاده ایم.


دیگر دست دنیا برای همه ما رو شده است و حال ادامه دادن در ما نیست.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد